همچنان ما همه از رسم تو خط میگیریم
رفتهای باز مدد از تو فقط میگیریم
گاه جنگ است به مرکب همه زین بگذارید
آب در دست اگر هست زمین بگذارید
ذره ذره همه دنیا به جنون آمده بود
روح از پیکرهٔ کعبه برون آمده بود
فرمود حسین: جلوۀ لم یزلی
سالار شهیدِ شاهدان ازلی
چشم وا کن اُحُد آیینهٔ عبرت شده است
دشمن باخته بر جنگ مسلط شده است
روشن چو دل از نور محبت گردد
با مهر قرین، دور ز محنت گردد
آغاز سخن به نام حق باید کرد
هم پیروی از مرام حق باید کرد
ایمان قدحی زلال از جام علیست
بر شانۀ آسمان رد گام علیست
گر بنده به حق رسید، مولا گردد
وز بندگی ار گریخت، رسوا گردد
در راه امام حق علمداری کن
ای پیرو مرتضی علی! کاری کن
ای دل به خدا سپرده از روز نخست
ای رفته به راه راست با عزم دُرُست