پس از چندین و چندین سال آمد پیکرش تازه
نگاهش از طراوت خیستر، بال و پرش تازه
بد نیست که از سکوت تنپوش کنی
غوغای زمانه را فراموش کنی
شکست باورت، ای کوه! پشت خنجر را
نشاند در تب شک، غیرت تو باور را
چه جانماز پی اعتكاف بر دارد
چه ذوالفقار به عزم مصاف بر دارد