ای لحظهبهلحظه در تماشای همه
دیروزی و امروزی و فردای همه
ای کاش مرا گلایه از بخت نبود
یک لحظه خیالم از خودم تخت نبود
وانهادهست به میدان بدنش را این بار
همره خویش نبردهست تنش را این بار
چشم همه چشمههای جوشان به خداست
باران، اثر نگاه دهقان به خداست
من غم و مهر حسین با شیر از مادر گرفتم
روز اول کآمدم دستور تا آخر گرفتم
با هر نفسم به یاد او افتادم
دنیا همه رفت و او نرفت از یادم