رها شد دست تو، امّا دل تو...
کنار ساحل دریا، دل تو...
بیا باران شو و جاری شو و بردار سدها را
به پیکارِ «نخواهد شد» بیاور «میشود»ها را
امام عشق را ماه منیری
وفاداران عالم را امیری
من غم و مهر حسین با شیر از مادر گرفتم
روز اول کآمدم دستور تا آخر گرفتم