دلی كه خانۀ مولا شود حرم گردد
كز احترام علی كعبه محترم گردد
دمید گرد و غبار سپاهیان سحر
گرفت قلعۀ شب را طلیعۀ لشکر
چرا چو خاک چنین صاف و ساده باید مرد؟
و مثل سایه به خاک اوفتاده باید مرد؟
تمام همهمهها غرق در سکوت شدند
خروش گریۀ او شهر را تکان میداد