رها شد دست تو، امّا دل تو...
کنار ساحل دریا، دل تو...
بر سر درِ آسمانیِ این خانه
دیدم مَلَکی نشسته چون پروانه
شروع نامهام نامی کریم است
که بسمالله الرحمن الرحیم است
قیامت غم تو کمتر از قیامت نیست
در این بلا، منِ غمدیده را سلامت نیست
هر گاه که یاس خانه را میبویم
از شعر نشان مرقدت میجویم
امام عشق را ماه منیری
وفاداران عالم را امیری
تا گل به نسیم راه در میآید
از خاک بوی گیاه در میآید