فلق در سینهاش آتشفشان صبحگاهی داشت
که خونآلوده پیغام از کبوترهای چاهی داشت
در لغت معنی شبح یعنی
سایهای در خیال میآید
بیا که آینۀ روزگار زنگاریست
بیا که زخمِزبانهای دوستان، کاریست
باز این چه شورش است، مگر محشر آمده
خورشید سر برهنه به صحرا در آمده