چون غنچۀ گل، به خویش پیچید، علی
دامن ز سرای خاک، برچید علی
با کعبه وداع آخرین بود و حسین
چون اهل حرم، کعبه غمین بود و حسین
آسمان از ابر چشمان تو باران را نوشت
آدم آمد صفحهصفحه نام انسان را نوشت
وقتی نمازها همه حول نگاه توست
شاید که کعبه هم نگران سپاه توست
وانهادهست به میدان بدنش را این بار
همره خویش نبردهست تنش را این بار
بر دامن او، گردِ مدارا ننشست
سقّا، نفسی ز کار خود وا ننشست