در راه تو مَردُمَت همه پر جَنَماند
در مکتب عشق یکبهیک همقسماند
ماه غریب جادّهها، همسفر نداشت
شب در نگاه ماه، امید سحر نداشت
هرگز نه معطل پر پروازند
نه چشم به راه فرصت اعجازند
دل به دریا زد و دل از او کند
گرچه این عشق شعلهور شده بود
حسین، کشتهٔ دیروز و رهبر روز است
قیام اوست که پیوسته نهضتآموز است
دنیاست چو قطرهای و دریا، زهرا
کی فرصت جلوه دارد اینجا زهرا؟