گفتیم آسمانی و دیدیم، برتری
گفتیم آفتابی و دیدیم، بهتری
قسمت این بود که با عشق تو پرواز کنم
و خدا خواست که بیدست و سر، آغاز کنم
حسی درون توست که دلگیر و مبهم است
اینجا سکوت و ناله و فریاد درهم است
پیغمبرانه بود ظهوری که داشتی
خورشید بود جلوۀ طوری که داشتی
این خانواده آینههای خداییاند
در انتهای جادۀ بیانتهاییاند
خبر پیچید تا کامل کند دیگر خبرها را
خبر داغ است و در آتش میاندازد جگرها را