در مسجدالنبی چه مؤدب نشستهاند
از خلسۀ صبوح، لبالب نشستهاند
خورشید سامرا و کریم جهان تویی
ما را بده پناه، که کهف امان تویی
نور خدا گرفته فضاى مدینه را
تغییر داده حال و هواى مدینه را
ای چشم علم خاک قدوم زُرارهات
جان وجود در گرو یک اشارهات
ای خوشهای ز خرمن فیضت تمام علم!
با منطق تو اوج گرفته مقام علم
روشنتر از تمام جهان، آسمان تو
باغ ستارههاست مگر آستان تو؟