کتاب بود و به روی جهانیان وا بود
جواب هرچه نمیدانمِ جدلها بود
بر او سلام که شایستۀ سلام است او
که از سلالۀ ابن الرضا، به نام است او
رساندهام به حضور تو قلب عاشق را
دل رها شده از محنت خلایق را
به کودکان و زنان احترام میفرمود
به احترام فقیران قیام میفرمود
هوای بام تو داریم ما هواییها
خوشا به حال شب و روز سامراییها
بگو برای من ای شعر از زمانهٔ او
کدام بیت مرا میبرد به خانهٔ او
چه شد که در افق چشم خود شقایق داشت
مدینهای که شب پیش صبح صادق داشت