باز ما را چشمهای از اشک جاری دادهاند
روز و شب خاصیت ابر بهاری دادهاند
حقپرستان را امامی هست، دینش دلبری
نور رویش کوثری، شور کلامش حیدری
فکر میکردم که قدری استخوان میآورند
بعد فهمیدم که با تابوت، جان میآورند
با نگاه روشنت پلک سحر وا میشود
تا تبسم میکنی خورشید پیدا میشود