آه ای مدینه، شهر رسول امین سلام
مادر سلام، عطر گل یاسمین سلام
شبیه آسمانیها هوای قم به سر دارم
نشانی از چهل اختر درون چشم تر دارم
پر از لبخند، از آن خواب شیرین چشم وا کردی
نگاه انداختی در آینه خود را صدا کردی
وَ قالت بنتُ خَیرِالمُرسَلینا
بِحُزنٍ اُنظُرینا یا مدینا
نرگس، روایتیست ز عطر بهار تو
مریم، گلیست حاکی از ایل و تبار تو
کجا شبیه تو آخر کدام همسایه؟
عزیز کوچۀ بالا! سلام همسایه!
گفت: آمد دلم به جان، گفتم
از چه؟ گفت: از غمِ زمان، گفتم
با نور استجابت و ایمان عجین شدی
وقتی که با ولی خدا همنشین شدی