آه ای مدینه، شهر رسول امین سلام
مادر سلام، عطر گل یاسمین سلام
از برق تیغ او احدی بینصیب نیست
این کیست؟ اینکه آمده میدان «حبیب» نیست؟
میگریم از غمی که فزونتر ز عالَم است
گر نعره برکشم ز گلوی فلک، کم است
با نور استجابت و ایمان عجین شدی
وقتی که با ولی خدا همنشین شدی