با سری بر نی، دلی پُر خون، سفر آغاز شد
این سفر با کولهباری مختصر آغاز شد
کربلا را میسرود اینبار روی نیزهها
با دو صد ایهام معنیدار، روی نیزهها
پرتوی از مهر رویت در جهان انداختی
آتشی در خرمن شوریدگان انداختی
این سواران کیستند انگار سر میآورند
از بیابانِ بلا، گویا خبر میآورند