ای نبیطلعت، ای علیمرآت
وی حسنخصلت، ای حسینصفات
دست در دستِ باد میریزد
به روی شانه گیسوان سپید
ای خداجلوه و نبیمرآت
مرتضیخصلت و حسینصفات
نوزده سال مثل برق گذشت
نوزده سال از نیامدنت
دور تا دور حوض خانهٔ ما
پوکههای گلوله گل دادهست
شب آخر هنوز یادم هست
خیمه زد عطر سیب در سنگر
باصفاتر ز بانگِ چلچلهای
عاشقِ واصلی و یكدلهای
ماه عشق است ماه عشّاق است
ماه دلهای مست و مشتاق است