شهر من قم نیست، اما در حریمش زندهام
در هوای حقحق هر یاکریمش زندهام
سینهها با سوختن، ارزندهتر خواهند شد
شمعها در عمق شب، تابندهتر خواهند شد
هر که رو انداخت، خاطرجمع، زائر میشود
قبل زائر کولهبار راه، حاضر میشود
باز باران است، باران حسینبنعلی
عاشقان، جان شما، جان حسینبنعلی
خانههای آن کسانی میخورد در، بیشتر
که به سائل میدهند از هرچه بهتر بیشتر