ای که وجود پاک تو آیینۀ زهراست
هر جا تو باشی اسم بابایت علی آنجاست
یک کوچه غیرت ای قلندر تا علی ماندهست
شمشیر بردارد هر آنکس با علی ماندهست
هرچند درک ناقص تاریخ کافی نیست
در اینکه حق با توست اما اختلافی نیست
در آستانش شمس میآید به استقبال
ماه و زمین و زهره و ناهید در دنبال
«هل من مبارز»... نعره دنیا را تکان میداد
در خندقی خود کنده، شهر از ترس جان میداد
روی زمین نگذاشتی شبها سر راحت
وقتی که دیدی مستمندی را سر راهت