آن صدایی که مرا سوی تماشا میخواند
از فراموشیِ امروز به فردا میخواند
با دردهای تازهای سر در گریبانم
اما پر از عطر امید و بوی بارانم
مفتاح اجابت دعایش، خواندند
سرچشمۀ رحمت خدایش، خواندند
دوباره پر شده از عطر گیسویت شبستانم
دوباره عطر گیسویت؛ چقدر امشب پریشانم