شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

قلب رسول خدا

اگرچه «تحتِ کسا» یک حدیث جای تو بود
همیشه قلب رسول خدا کسای تو بود

تو مثل نبضِ نُبی* در حریم قلب رسول
کنار کوثر وحی خدا، سرای تو بود

بهشت بودی و، گل‌های سبز و سُرخت نیز
بهارِ عاطفۀ باغ دست‌های تو بود

طنین نالۀ مولا که ریخت در دلِ چاه
جگر خراش‌ترین بغض در صدای تو بود

شکسته قامت تو، ایستاده قامت بست -
نماز را- که علی، روح مقتدای تو بود

فدای آن همه زخمی که از نهایت درد
همیشه دست علی بهترین عصای تو بود

غریب می‌روی ای یاس دامن یاسین!
کدام خاطره جز درد آشنای تو بود؟

تو در کنار علی بودی و، فقط او بود
که تا مسافرت خاک، پا به پای تو بود

فقط نگاهِ علی بود در شب تودیع
که سوگوارترین ابر در عزای تو بود

تو ای قتیل مقدّس! قسم به جان رسول
که نقش آینۀ راز با خدای تو بود

تو را به جان جگرگوشه‌ات قسم، دریاب!
سرِ ارادت ما را، که در هوای تو بود

نشست دیدۀ احساس من به درگاهی
که فرشی از عطشِ بوسه زیر پای تو بود


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
* نُبی: قرآن