شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

ماندیم بر این عهد

ما از غم دشوار تو آسان نگذشتیم
ماندیم بر این عهد و ز پیمان نگذشتیم

سامان نگرفتیم در آیینۀ منصور
تا در ره تو از سر و سامان نگذشتیم

در بوته گر انداختمان گردش ایام
از مرتبۀ خون شهیدان نگذشتیم

جان بود که امکان گذر کردن از آن بود
جان بود، گذشتیم، ز جانان نگذشتیم

تردید نکردیم و در آشوب حوادث
از هر چه گذشتیم از ایران نگذشتیم