ابرازِ دوستی، به حقیقت زیارت است
آری مرامِ اهل محبت، زیارت است
توفان خون ز چشم جهان جوش میزند
بر چرخ، نخل ماتمیان دوش میزند!
باز این چه شورش است که در خلق عالم است؟
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است؟
خورشید گرم چیدن بوسه ز ماه توست
گلدستهها منادی شوق پگاه توست
بهار آمد و بر روی گل تبسم كرد
شكوه وا شدن غنچه را تجسم كرد
با زمزمی به وسعت چشم تر آمدم
تا محضر زلالترین کوثر آمدم
باید به قدّ عرش خدا قابلم کنند
شاید به خاک پای شما نازلم کنند