با یک تبسم به قناریها زبان دادی
بالی برای پر زدن تا بیکران دادی
خورشید، گرمِ دلبری از روی نیزهها
لبخند میزند سَری از روی نیزهها
ای بسته به دستِ تو دل پیر و جوانها
ای آنکه فرا رفتهای از شرح و بیانها
ای بانویی که زنده شد عصمت به نام تو
پیک خداست حامل عرض سلام تو