گریه بود اولین صدا، آری!
روز اول که چشم وا کردیم
رو به زیبایی او چشم تماشاست بلند
سمت بخشندگیاش دست تمناست بلند
رفتی و این ماجرا را تا فصل آخر ندیدی
عبّاس من! دیدی امّا مانند خواهر ندیدی
در قبلهگه راز فرود آمد ماه
یا زادگه علی بود بیتالله
نرسد اگر به على كسى، به كجا رود؟ به كجا رسد؟
به خدا قسم كه اگر كسى، به على رسد، به خدا رسد
سوارِ گمشده را از میان راه گرفتی
چه ساده صید خودت را به یک نگاه گرفتی
چه جانماز پی اعتكاف بر دارد
چه ذوالفقار به عزم مصاف بر دارد
خدا میخواست تا تقدیر عالم این چنین باشد
کسی که صاحب عرش است، مهمان زمین باشد