زهرای حزین، ز گرد راه آمده بود
جبریل، غریق اشک و آه آمده بود
با ظلم بجنگ، حرف مظلوم این است
راهی که حسین کرده معلوم این است
ای مرهم زخم دل و غمخوار پدر!
هم غمخور مادری و هم یار پدر
شاید که برای تعزیت میآید
تشییع تو را به تسلیت میآید
خورشید به خون نشستهام، آه! رسید
آهِ منِ دلشکسته تا ماه رسید
در نام رقیه، فاطمه پنهان است
از این دو، یکی جان و یکی جانان است