دمید گرد و غبار سپاهیان سحر
گرفت قلعۀ شب را طلیعۀ لشکر
در عشق، رواست جاننثاری کردن
حق را باید، همیشه یاری کردن
هر منتظری که دل به ایمان دادهست
جان بر سر عشق ما به جانان دادهست
مگذار اسیر اشک و آهت باشیم
در حسرت یک گوشه نگاهت باشیم
برخیز اگر اهل غم و دردی تو
باید که به اصل خویش برگردی تو
در راه امام حق علمداری کن
ای پیرو مرتضی علی! کاری کن