سر میگذارد آسمان بر آستانت
غرقیم در دریای لطف بیکرانت
خورشید! بتاب و برکاتی بفرست
ای ابر! ببار آب حیاتی بفرست
به باران فکر کن... باران نیاز این بیابان است
ترکهای لب این جاده از قحطی باران است
توبۀ من را شکسته اشتباه دیگری
از گناهی میروم سوی گناه دیگری
ای ولی عصر و امام زمان
ای سبب خلقت کون و مکان
نه از لباس کهنهات نه از سرت شناختم
تو را به بوی آشنای مادرت شناختم