زخمی شکفته، حنجرهای شعلهور شدهست
داغ قدیمی من از آن تازهتر شدهست
باید از فقدان گل خونجوش بود
در فراق یاس مشكیپوش بود
دل غریب من از گردش زمانه گرفت
به یاد غربت زهرا شبی بهانه گرفت
خجسته باد قدوم تو، ای که بدر تمامی
فروغ دیدهٔ ما، مهر جاودانهٔ شامی