بیان وصف تو در واژهها نمیگنجد
چرا که خواهر صبری و دختر نوری
هنگام سپیده بود وقتی میرفت
از عشق چه دیده بود وقتی میرفت؟
تنت از تاول جانسوز شهادت پر بود
سینهات از عطش سرخ زیارت پر بود
به نام خداوند جان و خرد
کز این برتر اندیشه برنگذرد
اینان که به شوق تو بهراه افتادند
دلسوختگان صحن گوهرشادند