غم کهنۀ در گلویم حسین است
دم و بازدم، های و هویم حسین است
یا ازلیَّ الظُّهور، یا ابدیَّ الخفا
نورُک فوقَ النَّظر، حُسنُک فوقَ الثنا
ما طائر قدسیم، نوا را نشناسیم
مرغ ملکوتیم، هوا را نشناسیم
در تیررس است، گرچه از ما دور است
این مشت فقط منتظر دستور است
باید از فقدان گل خونجوش بود
در فراق یاس مشكیپوش بود