عمری به جز مرور عطش سر نکردهایم
جز با شرابِ دشنه گلو تر نکردهایم
بر عهد بزرگ خود وفا کرد عمو
نامرد تمام کوفیان، مرد عمو
بر دامن او، گردِ مدارا ننشست
سقّا، نفسی ز کار خود وا ننشست
ما دامن خار و خس نخواهیم گرفت
پاداش عمل ز کس نخواهیم گرفت
دختر خورشید و ماه، زهرۀ زهرا
آن که کرامات او گذشته ز احصا
یاعلیُ یاعظیمُ یاغفورُ یارحیم
ماه رحمت باز رفت و همدم حسرت شدیم