بهار و باغ و باران با تو هستند
شکوه و شوق و ایمان با تو هستند
چه رنجها که به پیشانی تو دیده نشد
که غم برای کسی جز تو آفریده نشد
لالۀ سرخی و از خون خودت، تر شدهای
بیسبب نیست که اینگونه معطر شدهای
پس از قرنها فاصله تا علی
نشستهست در خانه تنها، علی
تا در حریم امن ولا پا گذاشتهست
پا جای پای حضرت زهرا گذاشتهست
دلش میخواست تا قرآن بخواند
دلش میخواست تا دنیا بداند