هرچه را خواهی بگیر از ما ولی غم را مگیر
غم دوای دردهای ماست مرهم را مگیر..
گر بر سر نفس خود امیری، مردی
ور بر دگری نکته نگیری، مردی
سرباز نه، این برادران سردارند
پس این شهدا هنوز لشکر دارند
آسمان بیشک پر از تکبیرة الاحرام اوست
غم همیشه تشنۀ دریای ناآرام اوست
نام تو عطر یاس به قلب بهار ریخت
از شانههای آینه گرد و غبار ریخت