سر میگذارد آسمان بر آستانت
غرقیم در دریای لطف بیکرانت
هزار حنجره فریاد در گلویش بود
نگاه مضطرب آسمان به سویش بود
توبۀ من را شکسته اشتباه دیگری
از گناهی میروم سوی گناه دیگری
قد قامت تو کلام عاشورا بود
آمیخته با قیام عاشورا بود
هرگز نگذاشت تا ابد شب باشد
او ماند که در کنار زینب باشد
چه شب است یا رب امشب كه شكسته قلب یاران
چه شبى كه فیض و رحمت، رسد از خدا چو باران