حسی درون توست که دلگیر و مبهم است
اینجا سکوت و ناله و فریاد درهم است
از روی توست ماه اگر اینسان منوّر است
از عطر نام توست اگر گل، معطّر است
از نسل حیدری و دلاورتر از تو نیست
یعنی پس از علی، علیاکبرتر از تو نیست
وقتی عدو به روی تو شمشیر میکشد
از درد تو تمام تنم تیر میکشد
با دستِ بسته است ولی دستبسته نیست
زینب سرش شكسته ولی سرشكسته نیست