ای کاش مردم از تو حاجت میگرفتند
از حالت چشمت بشارت میگرفتند
سال جدید زیر همین گنبد کبود
آغاز شد حکایتمان با یکی نبود
نگاهم در نگاه شب، طنینانداز غوغاییست
کمی آنسوتر از شبگریههایم صبح فرداییست
ببین که بیتو نماندم، نشد کناره بگیرم
نخواستم که بیفتد به کوره راه، مسیرم