سر میگذارد آسمان بر آستانت
غرقیم در دریای لطف بیکرانت
سلام خاک رسولان! سلام ارض فلسطین!
چقدر زخم به تن داری ای ستارۀ خونین
آواز حزین باد، پیغمبر کیست؟
خورشید، چنین سرخ، روایتگر کیست؟
بودهست پذیرای غمت آغوشم
از نام تو سرشار، لبالب، گوشم
دریاب من، این خستۀ بیحاصل را
این از بد و خوب خویشتن غافل را
توبۀ من را شکسته اشتباه دیگری
از گناهی میروم سوی گناه دیگری