تا با حرم سبز تو خو میگیرم
در محضر چشمت آبرو میگیرم
بر ساحلى غریب، تویى با برادرت
در شعلۀ نگاه تو پیدا، برادرت
پدر! آخر چرا دنیا به ما آسان نمیگیرد؟
غروب غربت ما از چه رو پایان نمیگیرد؟
ما دامن خار و خس نخواهیم گرفت
پاداش عمل ز کس نخواهیم گرفت
شمیم اهل نظر را به هر کسی ندهند
صفای وقت سحر را به هر کسی ندهند