بیا سنگینیِ بارِ گناهم را نبین امشب
مقدّر کن برایم بهترینها را همین امشب
رخصت بده از داغ شقایق بنویسم
از بغض گلوگیر دقایق بنویسم
گوش کن گوش، صدای نفسی میآید
مَشک بر دوش، از آن دور، کسی میآید
سرت بر نیزه خواهد رفت در اوج پریشانی
عروجت را گواهی میدهد این سِیْر عرفانی
شمیم اهل نظر را به هر کسی ندهند
صفای وقت سحر را به هر کسی ندهند