سکه شدن و دو رو شدن آسان است
آلودۀ رنگ و بو شدن آسان است
شادی ندارد آنکه ندارد به دل غمی
آن را که نیست عالم غم، نیست عالمی
رفتی سبد سبد گل پرپر بیاوری
مرهم برای زخم كبوتر بیاوری
از خیمه برون آمد و شد سوی سپاه
با قامت سرو و با رخی همچون ماه
تا چند عمر در هوس و آرزو رود
ای کاش این نفس که بر آمد فرو رود