ز رویت نه تنها جهان آفریدند
به دنبال تو کهکشان آفریدند...
دیر شد دیر و شب رسید به سر
یارب! امشب نکوفت حلقه به در
فارغ نگذار نَفْس خود را نَفَسی
تا بندهٔ نفس سرکشی در قفسی
سلام ما به حسین و سفیر عطشانش
که در اطاعت جانان، گذشت از جانش
عالم از شور تو غرق هیجان است هنوز
نهضتت مایهٔ الهام جهان است هنوز
خدا قسمت کند با عشق عمری همسفر بودن
شریک روزهای سخت و شبهای خطر بودن
روشن از روی تو آفاق جهان میبينم
عالم از جاذبهات در هيجان میبينم