هزار حنجره فریاد در گلویش بود
نگاه مضطرب آسمان به سویش بود
خواهرش بر سینه و بر سر زنان
رفت تا گیرد برادر را عنان
دیر شد دیر و شب رسید به سر
یارب! امشب نکوفت حلقه به در
روشنتر از تمام جهان، آسمان تو
باغ ستارههاست مگر آستان تو؟
عالم از شور تو غرق هیجان است هنوز
نهضتت مایهٔ الهام جهان است هنوز
روشن از روی تو آفاق جهان میبينم
عالم از جاذبهات در هيجان میبينم