دیر شد دیر و شب رسید به سر
یارب! امشب نکوفت حلقه به در
خجسته باد قدوم تو، ای که بدر تمامی
فروغ دیدهٔ ما، مهر جاودانهٔ شامی
الا رفتنت آیۀ ماندن ما
که پیچیده عطر تو در گلشن ما
افزون ز تصور است شیداییِ من
این حال خوش و غم و شکیبایی من
عالم از شور تو غرق هیجان است هنوز
نهضتت مایهٔ الهام جهان است هنوز
روشن از روی تو آفاق جهان میبينم
عالم از جاذبهات در هيجان میبينم