کسی از شعر، از توصیف از اندیشه آن سوتر
کسی از دیگران برتر کسی دیگرتر از دیگر
یادم آمد شب بیچتر وکلاهی
که به بارانی مرطوب خیابان
آه ای شهر دوستداشتنی
کوچه پس کوچههای عطرآگین
منِ شکسته منِ بیقرار در اتوبوس
گریستم همهٔ جاده را اتوبان را
کاروان رفت و اهلِ آبادی
اشک بودند و راه افتادند