وقتی کسی حال دلش از جنس باران است
هرجای دنیا هم که باشد فکر گلدان است
ز رویت نه تنها جهان آفریدند
به دنبال تو کهکشان آفریدند...
شرط محبت است بهجز غم نداشتن
آرام جان و خاطر خرم نداشتن
پایان مسیرِ او پر از آغاز است
با بال و پرِ شکسته در پرواز است
بخواب بر سر زانوی خستهام، سر بابا
منم همان که صدا میزدیش: دختر بابا
آنقدر بخشیدی که دستانت
بخشندگی را هم هوایی کرد