بیان وصف تو در واژهها نمیگنجد
چرا که خواهر صبری و دختر نوری
باید برای درک حضورش دعا کنیم
خود را از این جهان خیالی جدا کنیم
انگار که این فاصلهها کم شدنی نیست
میخواهم از این غم نسرایم، شدنی نیست
اینان که به شوق تو بهراه افتادند
دلسوختگان صحن گوهرشادند
هوای بام تو داریم ما هواییها
خوشا به حال شب و روز سامراییها
آنسو نگران، نگاه پیغمبر بود
خورشید، رسول آه پیغمبر بود
در روزگاران غریبی، آشنا بودى
تنها تو با قرآن ناطق همصدا بودی