لالۀ سرخی و از خون خودت، تر شدهای
بیسبب نیست که اینگونه معطر شدهای
تا در حریم امن ولا پا گذاشتهست
پا جای پای حضرت زهرا گذاشتهست
باید از فقدان گل خونجوش بود
در فراق یاس مشكیپوش بود
آنسو نگران، نگاه پیغمبر بود
خورشید، رسول آه پیغمبر بود
در روزگاران غریبی، آشنا بودى
تنها تو با قرآن ناطق همصدا بودی