ابرازِ دوستی، به حقیقت زیارت است
آری مرامِ اهل محبت، زیارت است
کنار دل و دست و دریا، اباالفضل
تو را دیدهام بارها، یا اباالفضل
چشمهایم را به روی هرکه جز تو بود بست
قطرۀ اشکی که با من بوده از روز الست
بیهوده مکن شکایت از کار جهان
اسرار نمیشوند همواره عیان
جاده و اسب مهیاست بیا تا برویم
کربلا منتظر ماست بیا تا برویم
هر منتظری که دل به ایمان دادهست
جان بر سر عشق ما به جانان دادهست
قلبی که در آن، نور خدا خواهد بود
در راه یقین، قبلهنما خواهد بود
در ماه خدا که فصل ایمان باشد
باید دل عاشقان، گلافشان باشد