سر و پای برهنه میبرند آن پیر عاشق را
که بر دوشش نهاده پرچم سوگ شقایق را
بیا که شیشه قسم میدهد به عهد کهن
که توبه بشکن، اینبار هم به گردن من
باید از فقدان گل خونجوش بود
در فراق یاس مشكیپوش بود
برخیز اگر اهل غم و دردی تو
باید که به اصل خویش برگردی تو